پاک کنندههای طبیعی کبد را بشناسیم
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۹۵۱۱۴
آفتابنیوز :
سید ابوالفتح شیرمردی با بیان اینکه کبد یکی از مهمترین اعضای بدن است، اظهار کرد: این عضو در طب سنتی بهعنوان آشپزخانه طبیعی بدن محسوب و چهار خلط مهم بدن شامل دم، صفرا، سودا و بلغم در کبد تولید میشود و به کل بدن سرایت میکند.
محقق طب سنتی در چهارمحال و بختیاری با اشاره به اینکه سلامت کبد رابطه مستقیمی با سلامتی افراد دارد، خاطرنشان کرد: تولید پروتئینهای مهم برای پلاسمای خون، تنظیم اسید آمینههای خون، ذخیره آهن، ذخیره گلوکز، تبدیل آمونیاکهای سمی به اوره، تنظیم رقیق شدن خون توسط کبد انجام میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه کلیه موادغذایی جذب شده از روده در کبد سمزدایی میشود، خاطرنشان کرد: کبد همچنین وظیفه پاکسازی خون از مواد سمی و مواد آسیبزا به بدن را نیز بر عهده دارد و به هضم مواد غذایی نیز کمک میکند.
شیرمردی افزود: بدغذایی از دیدگاه طب سنتی کبد را دچار مشکل میکند، اگر افراد طبق مزاج خود غذا مصرف نکنند، دچار مشکل میشوند، مثلا افراد صفراوی نباید در مصرف موادغذایی مانند عسل، زردچوبه، زنجبیل، زعفران و مواد غذایی گرم و خشک زیادهروی کرده و باید و این مواد را با مصلح مصرف کنند.
محقق طب سنتی در چهارمحال و بختیاری با تاکید بر اینکه اگر کبد اصلاح شود میتوانیم از وقوع بسیاری از بیماریها در بدن جلوگیری کنیم، یادآور شد: در طب جدید اگر افراد در معرض مواد شیمایی و صنعتی قرار بگیرند، کبد آنها دچار آسیب میشود ، همچنین چاقی بدن، تندخویی، مصرف غذاهای فرآوری شده، خالکوبی، پایین بودن سطح پتاسیم، چربی خون، مصرف الکل، عفونت ویروسی و ... نیز به کبد آسیب میزند.
وی با اشاره به اینکه کبد روزانه بدن را بازسازی و پاکسازی میکند، گفت: ساعت یک شب تا سه بامداد زمان بازسازی و پاکسازی کبد است، اگر افراد در این زمان در خواب نباشند، این کار به نحو احسن انجام نمیشود، دیر خوابیدن موجب خشکی پوست، ضعف، لاغری، ریزش مو و گود افتادن چشم میشود.
شیرمردی خاطرنشان کرد: خارمریم، کنگر فرنگی، کاسنی، شاهتره، زردچوبه، چایی سبز، خاکشیر، بادام، گردو، جوی دو سر، سکنجبین، سرکه سیب به پاکسازی طبیعی کبد کمک میکنند، همچنین در ایام تابستان رژیم دو هفتهای برای مصرف میوههایی از جمله توت سیاه، چغندر، بروکلی، گوجه سبز و جعفری برای پاکسازی کبد موثر است.
محقق طب سنتی در چهارمحال و بختیاری افزود: مقطر گیاهی مخلوط هفت گیاه( شلیور) برای پاکسازی کبد موثر است، همچنین این محلول میتواند برای لکههای پوستی، جوش، پاکسازی پوست، خشکی پوست، بوی بد دهان، گر گرفتگی، زردی پوست، کبد چرب، کهیر، اگزمای پوستی، چربی دور شکم، ریزش مو ، خارش سر و ... موثر است.
وی در پایان گفت: علائمی مانند تهوع، استفراغ، عصبانیت و سرگیجه به علت کارکرد نامناسب کبد در بدن است.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: کبد طب سنتی سلامت طب سنتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۹۵۱۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه عبرت آموز یک دزد!
روزی که اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم و با غرور خاصی نزد دوستانم به آن پک می زدم هیچ گاه باورم نمی شد که روزی برای تامین هزینه های اعتیادم به اموال مردم دستبرد بزنم اما ...
به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات سارق حرفه ای قطعات و محتویات خودروهای مردم در حاشیه خیابان هاست که با تلاش شبانه روزی نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد به چنگ قانون افتاد. او که مدعی بود سرگذشت عبرت آموزی دارد درباره قصه تلخ زندگی خود به مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری گفت:پدرم به دلیل ابتلا به بیماری های ریوی و قلبی در سن 40 سالگی از دنیا رفت و این گونه مادرم سرپرستی خانواده را به عهده گرفت.
او جوانی اش را گذاشت و همه سختی ها وتلخکامی ها را به جان خرید تا ما آینده را در خوشبختی تجربه کنیم. خلاصه او با کارگری و خیاطی هر3 خواهرم را به دانشگاه فرستاد و آن ها اکنون ازدواج کرده اند و در ادارات دولتی استخدام شده اند اما من مسیر خلافکاری را در پیش گرفتم و بدبختی هایم را به تماشا نشستم.
آن روزها زمانی که 7 سال بیشتر نداشتم در شهرستان تربت جام به مدرسه رفتم. با آن که چندان علاقه ای به تحصیل نداشتم اما به هر طریقی بود تا مقطع دبیرستان درس خواندم. خلاصه 17 ساله بودم که روزی با ترغیب و تشویق دوستانم،اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم چراکه غرورم اجازه نمی داد در برابر آن ها کم بیاورم به همین دلیل سعی می کردم پک های عمیقی به سیگار بزنم که با تشویق و جلب توجه آن ها روبه رو شوم . در همین شرایط خیلی زود پای بساط شیره و تریاک هم نشستم و دورهمی های لذت بخش دوستانه ام آغاز شد .
چنان در عالم هپروت سیر می کردم که هیچ گاه به ذهنم نمی رسید این لذت های زودگذر فرجامی وحشتناک دارد. آن روزها فقط همین غرورهای جوانی و تعریف و تمجیدهای دیگران را می دیدم و مدام در پارتی ها و شب نشینی ها شرکت می کردم. نصیحت های مادرم نیز فایده ای نداشت چراکه من هم مانند همه معتادان که مصرف تفریحی را شروع می کنند، خودم را فریب می دادم که من مانند دیگران نیستم و هر روزی که اراده کنم دیگر مصرف نمی کنم.
حتی گاهی برای چند روز نزد دوستانم نمی رفتم تا چنین وانمود کنم که من اراده ای قوی دارم و آلوده مواد افیونی نمی شوم. مادرم از رفتارهای من زجر می کشید و گریه می کرد اما من هیچ توجهی به اطرافم نداشتم تا این که بالاخره باورم شد دیگر معتاد شده ام .
چند بار مادرم با سختی های بسیار مرا در مراکز ترک اعتیاد بستری کرد اما فایده ای نداشت تا این که به خودم آمدم و با کمک یکی از دوستانم که مرا راهنمایی می کرد چند سال از چنگ مواد مخدر گریختم و در سن 30 سالگی به توصیه مادرم ازدواج کردم تا شاید مسیر درست زندگی را بیابم اما بعد از ازدواج دوباره دوستان هم بساطی ام به سراغم آمدند و با وسوسه های لذت آنی و تعریف و تمجیدهای آنان از پک های عمیق سیگار و مصرف زیاد مواد مخدر ،باز هم به منجلاب مواد افیونی افتادم ولی این بار شیوه ای خطرناک را در پیش گرفتم و مصرف هروئین را شروع کردم . حالا همسرم زجر می کشید و با اشک هایش تلاش می کرد تا مرا از بیراهه هولناک بازدارد.
چند بار دیگر در مراکز ترک اعتیاد بستری شدم ولی چون در زمینه پوشاک فعالیت داشتم و با افزایش قیمت ها در بازار به وضعیت خوبی رسیده بودم هنوز توان خرید هروئین را داشتم اما دیگر نمی توانستم به خاطر خماری های مواد مخدر صنعتی در محل کارم بمانم به گونه ای که مجبور شدم مغازه ام را تعطیل کنم.
در این شرایط پس انداز هایم نیز به پایان رسید و خانواده ام برای نان شب محتاج شدند. همه دوستانم از من فرار می کردند چراکه دیگر پولی نداشتم مانند گذشته مقدار زیادی شیره و تریاک را پای بساط آن ها بگذارم وباید از هروئین های آنان مصرف می کردم. این گونه بود که با ترس و لرز برای اولین بار از یک خودرو در حاشیه خیابان سرقت کردم و با فروش باتری و ضبط و پخش آن هزینه های یک روز اعتیادم تامین شد ولی می ترسیدم آشنایان و بستگانم مرا درحال سرقت مشاهده کنند و آبروریزی شود این بود که تصمیم گرفتم به مشهد بیایم و سرقت هایم را در این شهر ادامه بدهم .
بارها در مناطق مختلف شهر مشهد به خودروهای شهروندان دستبرد زدم و با فروش اموال سرقتی هزینه های اعتیادم را تامین کردم تا این که شب گذشته هنگام عبور از بولوار ابوطالب چشمم به پرایدی افتاد که به راحتی می توانستم به آن دستبرد بزنم چراکه هیچ گونه امکانات امنیتی و ضد سرقت نداشت اما هنوز مشغول بازکردن در خودرو بودم که ناگهان خودم را در محاصره افسران گشت کلانتری شفا دیدم و آن ها در حالی مرا دستگیر کردند که چندین بسته حاوی هروئین نیز به همراه داشتم . حالا بسیار پشیمانم و می دانم آینده ام را نابود کرده ام اما ای کاش ...
با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) تحقیقات گسترده افسران کارآزموده دایره تجسس برای ریشه یابی سرقت های دیگر این جوان وارد مرحله جدیدی شد تا شهروندانی که اموال آن ها توسط این سارق جوان به یغما رفته است شناسایی شوند .